۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبه

پس از چهار سال



پس از چهار سال ازآن صبحی که از پلکان شمالی به بهشت موعود هنرهای زیبا قدم گذاشتم.

پس از چهار سال از مستغرق شدن در دنیای طراحی

پس از چهار سال این یه چیز را فهمیدم که طراحی صنعتی یعنی کشف نیاز، ساختن محصولی برای رفع آن نیاز، و نیازمند ساختن ابدی بشر به آن محصول

پس از چهار سال فهمیدم: بزرگترین افتخار یک طراح این است که افرادی بیشتری،بیشتراحساس بدبختی کنند، که ندارند آن چیزی را که او طراحی کرده.

پس از چهار سال فهمیدم: طراحی صنعتی یعنی ساختن قالب برای قالبگیری بشر، مرگ فردیت، مرگ خلاقیت، مرگ آرزوی پرواز!

پس از چهار سال فهمیدم: طراحی صنعتی یعنی پوچ تر کردن زندگی، وابسته تر کردن بشر!

پس از چهار سال فهمیدم: طراحی صنعتی چیزی بیشتر از یک کمدی سطحی نیست! و بیش از هر چیز از این حرفه بیزارم!

پس از چهار سال از لطافت بشر در شگفتم که چرا دست بلند نمی کند به خفه کردن کسی که در نطفه خفه کرد آرزو هایش را! موهبت تجسم رویاهایش را از او گرفت.

پس از چهار سال از خودم خجالت می کشم که پر پرواز را از بشر گرفتم به او عینکی دادم تا بدون زحمت و بال زدن پرواز را تجربه کند و او روزها و سالهاست که در صف خرید این عینک می ایستد که این عنیک را امتحان کند و کاملا فراموش کرده می توانست واقعا پرواز کند، خودش با بالهایش، خودش تنهایی!

پس از چهار سال وقتی در حیاط دانشگاه همکلاسی قدیمی ات را می بینی، نفس ها تنگ سرها در گریبان است.

پس از چهار سال هنوز هم وقتی از پلکان شمالی وارد بهشت هنرهای زیبا می شوم علامت سوال بزرگ سنگی وسط چمن همانجا به قدرت خود باقی است.

لازم به ذکر است شاعر در نظر دارد پس از اتمام کارشناسی ارشد شعر پس از شش انشاالله پس از دریافت دکترا سال پس از سیزده سال را منتشر نماید.

۲ نظر:

  1. شاعر گرانقدر, ای بزرگ اندیش
    به تمامی تایید میکنم تصویری که از دیزاین مجسم کردی, اما شگفتا از این جهت گیری! بیزاری؟!
    دیزاین, کودک عصر نوسنگی, نوجوان سرکش عصر مدرنیته, چشم انتظار من و ماست... باید که التیام دهیم این زخم نه ژرف بیراهه را.
    چه کسی می آید با من فریاد کند؟

    پاسخحذف
  2. اتفاقا دوستان بسیاری بر من خرده گرفتند که آخر چرا متنفری؟! لازم می دانم اشاره کنم که در متن اصلی این درد دل، من در بیتی ذکر نموده بودم که از این حرفه بیزارم و به گونه ای عجیب و حیرت آور بدان عشق می ورزم. اما از برای اینکه این شعر بیشتر تاثیر خودش را در مخاطب بکند ترجیح دارم این بیت را حذف نمایم.
    آری دوست و همراه مهربانم. من نیز مانند تو ایمان دارم فریاد ما به جایی خواهد رسید هر چند دیر. تا من طراحکی شاعر پیشه شوم راه درازی در پیش است و من به این راه عشق عجیبی می ورزم.

    پاسخحذف